در یک صبح بهاری ، همراه با قطرات اشک ابرها به دنیای به ظاهر زیبای انسان ها پا گذاشتم و با گریه خود ، دومین نور امید بر چشمان پدر و مادرم درخشیدن گرفت. با یک داستان کوتاه به جهان مطبوعات کشانده شده و از سال ۷۸ آلوده روزنامه ها ،و به تبع آن به شغل روزنامه نگاری اعتیاد پیدا کردم. چندین بار سعی کردم ترک کنم اما نتیجه نداشت و تا به حال معتاد مانده ام.