تیتر یک

دست نوشته های خاکستری من

تیتر یک

دست نوشته های خاکستری من

بیاندیشیم تا که بنویسیم

چند روزی بود که به فکر نوشتن مطلبی در مورد نگارش در روزنامه و مطبوعات بودم. اما به دلیل مشکلات و درگیری فکری نتوانستم آن را به نگارش در آورم . اما چند نکته است که احساس می کنم اشاره به آنها خالی از لطف نباشد .

۱- نگارش مطالبی که با آن ارتباط برقرار نمی کنید ، می تواند زجر آور باشد . پس مطالبی را برای گزارش در نظر بگیرید که با تفکرات و ذهن شما همخوانی دارد .

۲- تا آنجا که می توانید از کلمات القاء کننده استفاده نکنید؛ چرا که بر روی خواننده تاثیر منفی می گذارد .

۳- اگر مطلبی به نظرات تکراری بود آنرا مدتی ( یک هفته ) رها کنید و در صورتی سراغ آن بروید که ارتباط شما با آن موضوع خوب و مثبت شده باشد .

۴- همیشه گزارش خود را بدون نتیجه گیری مستقیم تمام کنید تا خواننده خود تصمیم گیری کند .

البته این پیشنهادات نظر بنده نبود بلکه پیشنهاد‌ مورگان تساتی روزنامه نگار شهیر ایتالیایی بود که بنده آنرا برای شما آرودم .

دیر زمانی بود که نا پیدا بودم

سلام .

بعد از حدود ۹ ماه دوباره فرصتی دست داد تا بتوانم به وبلاگ خود سری بزنم . البته قصد داشتم که وبلاگ جدیدی ایجاد کنم اما دوباره تصمیمم عوض شد و ترجیح دادم که مطالبم را در همین وبلاگ بنگارم . امیدوارم که بتوانم هر روز دست نوشته ای جدید برای شما داشته باشم.